فقیهی ایستاده در میانه قم و نجف

1. از حدود سال 1368 زمانی که آیت‌الله موسوی اردبیلی –قدس‌سره-آهنگ بازگشت به قم را نمود، توفیق داشتم محضر علمی ایشان را درک کنم. بخشی از آشنایی من به شرکت در درس عمومی ایشان مربوط می‌شود؛ بخشی به سه سال شرکت در جلساتی که ایشان حواشی خود بر مناسک حج را نگاشتند؛ بخشی به شرکت در جلسات حاشیه ایشان بر عرو‌ه‌الوثقی؛ و سرانجام بخشی نیز به جلسات خصوصی که توفیق فراگیری از ایشان حاصل می‌شد، بازمی‌گردد.
2.در این مدت برداشتم از رویکرد و روش اجتهادی ایشان این بود که او در عمل، آمیزه‌ای از مکتب قم و نجف را برگزیده است. از یک‌سو آن‌گونه که در مکتب فقهی آیت‌الله خویی رایج است، به تحلیل و نقد سندی بها می‌داد و مبهوت و مغلوب شهرت روایت یا اجماعات و شهرت‌های ادعایی نمی‌شد. همزمان مجتهدی آزاداندیش بود که درعین احترام به پیشینیان، آن گونه که در مکتب قم رایج است، به تحلیل‌های متنی و واکاوی درون‌مایه روایات هم بها می‌داد. او از این جهت به رویکرد مکتب قم دوم -که با آیت‌الله موسس عبدالکریم حایری شروع می‌شود- نزدیک می‌شد. ضمن این که در استنباط احکام برای قرآن مجید جایگاهی ویژه قائل بود.
3. آیت‌الله موسوی اردبیلی در زمینه تفسیر متن، زیر تاثیر مکتب فقهی آیت‌الله بروجردی بود و با تفسیرهای ادبی و لفظی افراطی میانه‌ای نداشت. به رویکرد زمینه‌گرایی و بافت‌گرایی بها می‌داد و می‌کوشید محتوای روایات را در بستر و فضای صدور آنها درک کند. هم از این‌روی به آرای فقیهان اهل سنت بها می‌داد، اما نه برای این که صرفاً به آنچه امروزه فقه تطبیقی نامیده می‌شود بپردازد؛ بلکه برای اینکه گوهر کلام امامان معصوم(ع) را که در دوران تسلط گفتمان فقهی اهل سنت شکل گرفته بود، دریابد. او موافق تمسک بی‌اندازه به اطلاق روایات و متون برای استنتاج‌های گسترده نبود. آیت‌الله اردبیلی می‌کوشید در این باره راه حزم و احتیاط را پیشه کند و ضمن احترام به متن از تعمیم‌های نابجا که گاه مشکل‌آفرین می‌شود، بپرهیزد.
4.آیت‌الله موسوی اردبیلی به رغم پایبندی به متن و احترام خاص به بزرگان و پیشینیان فقه و فقاهت، ذهنی عرفی و عقل‌گرا داشت؛ به بناها و رویه‌های عقلایی بها می‌داد و از این‌روی به خود اجازه می‌داد تا به رغم انبوهی از روایات در باره کیفر مرتد از خود و حتی از دیگران بپرسد که برای نمونه: کسی که در اثر مطالعه و در جریان جستجوی حقیقت دچار شبهه شده چرا باید شاک و مرتد قلمداد شود و به قتل برسد؟ او کیفر دادن کسی که پس از ارتکاب عمل مستوجب حد، دیوانه شده را به رغم روایات موجود مورد تردید قرار می‌داد؛ زیرا سزا دادن دیوانه را به لحاظ عقلانی سودمند نمی‌دانست. او بر پایه همین رویکرد به مواردی مانند لزوم به روز کردن نرخ مهریه، لزوم تحصیل رضایت زوجه در مسئله بارداری، امکان این که فرزندی که از راه‌های نوین باروری متولد می‌شود دارای دو مادر باشد فتوا می‌داد و در صحت برقراری ازدواج میان نابالغ و دیگری صرفاً برای ایجاد محرمیت اشکال می‌نمود. این رویکرد ایشان به‌ویژه در مسایل مربوط به قلمرو معاملات به معنای اعم نمایان بود. مصاحبت دیرینه با اندیشمندانی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و امام موسی صدر نشانگر وجود دغدغه‌های روشن‌بینانه ایشان از دیرباز و دوران جوانی است.
5. آیت‌الله موسوی اردبیلی نگاهی جهان‌شمول به اسلام داشت. او به خوبی دریافته بود که دورانی که داوری درباره احکام فقهی به جامعه مسلمانان یا شیعیان محدود بود به سر آمده است. استنتاجات فقیه به‌ویژه آن جا که به رابطه مسلمان با غیرمسلمان مربوط می‌شود امروزه در معرض داوری جهانی است. دیگران می‌خواهند بدانند فقیه مسلمان امروز چگونه در داوری میان مسلمان و غیرمسلمان فتوا می‌دهد. آیا همچون داوری بی‌طرف و بر بنیادهای عدالت و انصاف فتوا می‌دهد؛ یا تنها اهتمامش این است که مسلمان را هر طور شده برنده نزاع اعلام کند. این رویکرد در روش فقهی آیت‌الله موسوی اردبیلی البته در فتاوایی چند بازتاب یافته که شرح و بسط آن فرصت جداگانه‌ای را می‌طلبد. او تصریح می‌کرد که مسلمان باید در روابط خود با غیرمسلمان از مواردی مانند نقض پیمان و عهد، غشّ در معامله، کم‌فروشی، خیانت در امانت و احجاف بپرهیزد.
هرچند او در مسائلی مانند ارث غیرمسلمان از مسلمان به حکم روایات موجود همان دیدگاه سنتی را داشت.
6. آیت‌الله موسوی اردبیلی از ذهنی کاملا تیز، وقاد و تحلیلی برخوردار بود. یار قدیمی، پارسا و دانشمند او فقیه عالیقدر آیت‌الله شبیری زنجانی هم بر این مطلب تاکید کرده است. به محض این که مسئله‌ای فقهی را با او در میان می‌گذاشتی آیت‌الله بی‌درنگ آن را به شقوق و صورت‌های گوناگون تقسیم می‌کرد. مخاطب در یک چشم به هم زدن درمی‌یافت که مسئله‌ای که به ظاهر ساده و بسیط بود، دارای شقوق و صورت‌های گوناگون است. او در سایه برخورداری از همین رویکرد و روش تحلیلی بود که می‌پرسید: مجازات قتل مرتد فطری برای چه کسی است؟ آیا این کیفر برای کسی است که در خانه‌ای برخوردار از فرهنگ و تربیت اسلامی پرورش یافته است؟ آیا این کیفر مربوط به کسی است که در جامعه به تبلیغ علیه دین می‌پردازد؟ آیا این کیفر مربوط به کسی است که از سر جحد و عناد، اسلام و لوازم بدیهی آن را انکار می‌کند و ده‌ها فرع و فرض دیگر که در کتاب الحدود و التعزیرات ایشان آمده است. همین نکته‌پردازی‌ها سبب شده است تا او حجم مبحث ارتداد را که در نوع کتاب‌های فقهی ازچند صفحه تجاوز نمی‌کند به حدود 350 صفحه و در واقع به یک کتاب کامل افزایش دهد. این مسئله همزمان نشانگر ذهن دغدغه‌مند او نسبت به مسائلی است که به نوعی حساسیت‌برانگیز
است.
7. آیت‌الله موسوی اردبیلی به روزآمدی فقه در عین حفظ چارچوب‌ها بها می‌داد. حتی اگر روح حزم و احتیاط او در فتوای نهایی چیز دیگری بود، اما در طرح مباحث گشاده‌دل بود و از طرح مباحث جدید و دیدگاه‌های نو باک نداشت. نواندیشان را تکفیر نمی‌کرد. دیدگاه‌های آنان را می‌شنید و نقد و جرح و تعدیل می‌کرد. او با مفاهیم دنیای مدرن مانند آزادی و حقوق بشر و کرامت انسان سر ستیز نداشت. من خود از نزدیک شاهد بودم که او سخت از برپایی سلسله نشست‌های حقوق بشر در دانشگاه مفید به‌ویژه پرداختن به دیدگاه‌های اسلامی دراین همایش‌ها اهمیت می‌داد و گفت‌وگو میان مسلمانان با دیگران برای ترویج تفاهم و صلح را ارج می‌نهاد و در چارچوب امکانات و محدودیت‌های موجود از آن حمایت می‌کرد.
8. مرحوم آیت‌الله موسوی اردبیلی به‌رغم برخورداری از ذهن عرفی، به شناخت کارشناسانه موضوعات و متعلقات احکام شرعی اهمیت می‌داد. او بر آن بود که حکم فقیه پیرامون موضوعات به‌ویژه موضوعات نوپیدا یا موضوعاتی که در زمانه ما اهمیت یافته یا دچار تحول بنیادین شده، باید پس از مشورت با کارشناسان مربوط صورت گیرد. در باره حکم مسائلی مانند ماهیت پول و کارکردهای آن، ماهیت عقود و معاملات بانکی، مباحث پزشکی و شیوه‌های نوین باروری تنها پس از دریافت نظر کارشناسان فتوا می‌داد. او برای این مسئله صرف وقت می‌کرد و بارها از نزدیک نظرات کارشناسان را جویا می‌شد.
9. امروزه که فقه شیعی به میدان عمل و تجربه آمده است، جامعه شیعی به فقیهان روشن‌بینی همچون آیت‌الله موسوی اردبیلی که دغدغه رویکرد عقلانی به فقه و روزآمدی آن را داشته باشند، سخت نیازمند است. جا دارد حوزه‌های علمی شیعی به نکته‌سنجی‌های این گونه فقیهان که از خرمن بزرگانی چون آیات عظام خمینی، خویی، بروجردی و محقق داماد بهره گرفته‌اند بها دهد و آن‌ها را به جد پیگیری کند و توسعه دهد. او در این راه نشاط علمی خود را تا واپسین روزهای عمرش از دست نداد. همیشه در جلسات شورای استفتا و جز آن در حالی که جوانان و روحانیون فاضل خواهان ختم جلسه بودند، آیت‌الله از سرنشاط و شور علمی خواهان تداوم بحث و گفت‌وگوهای علمی بود. از بحث علمی احساس خستگی نمی‌کرد، بلکه ترک درس و بحث برایش سخت و ملال‌آور بود. تداوم این روحیه در 91 سالگی نشانی از توفیقی الهی است. در آخرین ملاقاتم با معظم‌له در چند هفته اخیر نگران بود که طلبه‌ها هنگام دیدن یکدیگر به‌جای طرح یک مسئله فقهی و مباحثات طلبگی از یکدیگر در باره اخبار جاری می‌پرسند.
10. باری پرداختن به ویژگی‌های اخلاقی، سیره انسانی و عواطف ژرف و عمیق آیت‌الله موسوی اردبیلی فرصت جداگانه‌ای را می‌طلبد. در مجموع، برخورداری از صفاتی مانند مردم‌داری، صفا و خلوص، اهتمام به سرنوشت جامعه شیعی، و عموم مسلمانان بلکه جامعه بشری، ناهمدلی با انواع جنگ و درگیری و منازعات و کشمکش‌های مسلحانه، احتیاط در فتوا و عمل، نگاه وسیع و گشاده‌دلانه به مسائل و نیروهای اجتماعی در کنار مشی و منش اعتدالی همراه با انبوهی از خدمات اجتماعی، علمی و فرهنگی از او فقیهی ممتاز ساخته بود.

لینک

📊 خلاصه‌ی آمار سایت:

🗓 تمام بازدیدکنندگان 1403: 2,306 نفر
✨ کاربران جدید 1403: 2,277 نفر
⏳️ میانگین حضور کاربر: 166 ثانیه
👁️‍🗨️ دفعات بازدید 1403: 2,873 نشست


↩️ بازدید دیروز: 15 نشست
↩️ بازدیدکنندگان دیروز: 14 نفر

▶️ بازدید امروز: حدوداً نشست
▶️ بازدیدکنندگان امروز: حدوداً نفر

⏪ بازدید 7 روز گذشته: 117 نشست
⏪ بازدیدکنندگان 7 روز گذشته: 101 نفر

⏮️ بازدید 30 روز گذشته: 469 نشست
⏮️ بازدیدکنندگان 30 روز گذشته: 400 نفر

  • 0
  • 219
  • ۱۴۰۲-۱۱-۲۱